ایلا
ظاهر
ایلای | |
---|---|
از پهلوانان شاهنامه | |
نام | ایلای |
عنوان | پهلوان تورانی |
ایلای یا شاه ایلا در شاهنامه نام یک سردار تورانی است که نوه افراسیاب بود.
ایلای در جنگ با کیخسرو
[ویرایش]در جریان نبرد بزرگ، ایلای فرمانده بخشی از سپاه توران بود و در همین جنگ به رزمِ تن به تن با کیخسرو پرداخت و بدست کیخسرو کشته شد. برزوایلا برادر او و از دیگر دلاوران سپاه توران پس از این واقعه شبانه گریخت. فردوسی در شاهنامه اینگونه از ایلای نام بردهاست:
سپـاهـی به جنگی کهیلا سپُـرد | یـکـی نـیـز بـر پـور، ایــلا سـپُــرد[۱] | |
. | ||
سپاهـی بـه جنـگ کـهیـلا سپـرد | یـکـی تیـزتـر بـود ایـلای گُرد | |
نبـیـره جهـانـدار افـراسیـاب | کـه از پشت شیــران ربــودی کباب[۲] | |
. | ||
دل شاه ترکان پر از خشم و جوش | ز تندی نبودش به گفتار گوش | |
برانگیخت اسب از میان سپاه | بیامد دمان با درفش سیاه | |
از ایرانیان چند نامی بکشت | چو خسرو بدید اندر آمد به پشت | |
دو شاه دو کشور چنین کینهدار | برفتند با خوار مایه سوار | |
ندیدند گرسیوز و جهن روی | که او پیش خسرو شود رزمجوی | |
عنانش گرفتند و بر تافتند | سوی ریگ آموی بشتافتند | |
چنو بازگشت استقیلا چو گرد | بیامد که با شاه جوید نبرد | |
دمان شاهایلا به پیش سپاه | یکی نیزه زد بر کمرگاه شاه | |
نبد کارگر نیزه بر جوشناش | نه ترس آمد اندر دل روشناش | |
چو خسرو دل و زور او را بدید | سبک تیغ تیز از میان برکشید | |
بزد بر میانش به دو نیم کرد | دل برزایلا پر از بیم کرد[۳] | |
سبک برزایلا چو آن زخم شاه | بدید آن دل و زور و آن دسنگاه | |
به تاریکی اندر گریزان برفت | همیپوست بر تنش گفتی بکفت[۴] |
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- پارسی نگاشتهٔ شاهنامه، نگارش: فرانک دوانلو، انتشارات آهنگ قلم، چاپ سوم، ۱۳۸۷ (با تغییر و سادهسازی نثر)
- شاهنامه فردوسی. نسخه مسکو. نشر محمد. شابک ۹۶۴−۵۵۶۶−۳۵−۵