گوهر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- /گِوهَر/
اسم
[ویرایش]گوهر
- از سنگهای قیمتی.
- گوهر یکی از کلیدواژههای ورود به فرهنگ دنیای باستان است. این اصطلاح در آغاز امر، از دو کلمه گئو به معنی گاو و هر که در این واژه به معنی عرعر کردن است، شکل گرفته. با این اوصاف تصور کنید موجودی از قرابت حیوانات بوجود آمده که شکل گاو دارد اما صدای خر میدهد؛ مانند شیردالها یا نقش برجستههای تختجمشید و تمدن بینالنهرین و حتی تمدن فراعنه مصرباستان. طبعا چنین موجودی نایاب، گوهر و لابد قیمتی باید باشد.
- نژاد، اصل، ذات، سرشت.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین