گلف
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- [گُ/لُف]
اسم
[ویرایش]گلف
- چاله، چالهکوچک از همان چالهای که توپ گلف در آن میافتد.
- در گذشته اکثر خانهها محل طبخ نان داشتند که قریبان گفته میشد در این محل تنور تعبیه میشد و برای تامین اکسیژن آتش تنور سوراخی جهت ورود هوا به ته تنور پیشبینی میشد که گربهرو و به گویش بهاری گلُف گفته میشد.
ریشه شناسی۲
[ویرایش][گُ]
اسم
[ویرایش]- نوعی بازی شبیه به چوگان که در آن با چوبی سرکج به توپ ضربه میزنند تا وارد چالهای بشود که در زمین تعبیه شده
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|