پرش به محتوا

کام

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]
  1. سقف دهان.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. به‌معنی‌ مراد، مقصودو آرزو نیز میگویند, کامه‌هم‌گفته‌شده است. کام بردن متمتع شدن از چیزی است و فرد مجرد را به کنایه ناکام گویند.
  2. کامه:
  3. مراد و مقصود.
  4. قصد، نیت.
  5. شهوت. ؛~ ِ کسی را خاریدن باعث شادکامی آن کس شدن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
wish