چک
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی*
آوایش
[ویرایش]- /چِک/
اسم
[ویرایش]چک
- (بانکداری): نوشتهای که دارنده حسابجاری در بانک به موجب آن، تمام یا قسمتی از وجوهی را که نزد بانک دارد، مسترد یا به دیگری واگذار میکند.
- (مأخوذ از فارسی): برگهای که به موجب آن شخص میتواند از حساب خویش در بانک پول بردارد یا به دیگری بدهد.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]- چکاچاک. چکاچک. چقاچاق: آواز ضربت تیغ، صدایی که از چیزی برآید مانند شکستن چوب و نی و خوردن چیزی بر چیزی.
استعاره
[ویرایش]- چک بی محل چکی که به علتی برگشت داده شود خواه صاحب چک در بانک موجودی داشته باشد یا نه.
- چک مسافرتی چک تضمین شدهای با رقم مشخص که بیشتر در مسافرتها از آن استفاده میشود، تراولر چک.
واژههای وابسته
[ویرایش]–––-
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین