صفحه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /صـفحِه/
اسم
[ویرایش]صفحه
- در فارسی هر یک از دو سوی یک ورق کاغذ، مقوا و مانند آن.
- صفحه مدوری که روی آن موسیقی یا آواز یا گفتار ضبط شدهاست و به کمک گرامافون به صدا درمی آید.
- بخشی از نسک، کتاب و دیگر
- رویه و سطح چیزی.
- کناره چیزی، جانب.
- چهره، صورت.
- منطقه، زمین.
- برگ، ور.
زبان دیگر
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /صف/حهَ/
قید
[ویرایش]صفحهَ
- بهزبان فارسی یعنی صفآری، صفبلی، به صف شدگان به قطار ایستادگان.
––––
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین