جوانی
ظاهر
(تغییرمسیر از جوان)
جوانی به دوران میانِ کودکی و بزرگسالی گفته میشود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «آدم تا جوان است، چون به زندگی خیلی نزدیک و از مرگ خیلی دور است، رجزخوانی میکند.»
- «دلِ جوان همچون زمینِ ناکشتهاست؛ هر چه در آن افکنند بپذیرد.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، نامه ۳۱
- «استعداد چیزی است که در جوانی پیدا میشود، اگر آن را تربیت کردید و درصدد تقویت آن برآمدید مانند بذری که در مزرعه خوب کاشته شده باشد محصول خواهد داد و اگر به حال خود گذاشته وآنرا تربیت نکردید مانند تخمی که در زمین شورزار افتاده باشد از بین میرود ومحصولی نمیدهد.»
- دکارت بدون منبع
- «جوانی یک مستی دائم است، جوانی تب عقل است.»
- لارشفوکو بدون منبع
- «پیروی از توهمات تا وقتی که زائل شوند و از بین بروند کاری است که هر جوانی، اگر از بخت خوش یا ناخوش به حال خود رها شود تا از راهِ دلخواه خودش برود، میکند.»
- توماس کارلایل زندگینامه استرلینگ، بخش یک، فصل ۱
خرم دلی که از مدد طالع جوان | بگزید گوشهای ز جهان و جهانیان | |
خواهی اگر فراغ، برون کن تو از دماغ | سودای دهر، کش نبود سود جز زیان | |
درکوی بینشانی و گمنامی آورد | تا بو که یابی ای دل غافل ز حق نشان | |
همچون هوس همی چه روی سوی رنگ و بو | همچون مگس همی چه روی گرد این و آن | |
عنقاصفت ز جملهٔ عالم کنارهگیر | سیمرغوار از همه کس گم کن آشیان |
ابراهیم نادری کازرونی [۲] |
منابع
[ویرایش]- ↑ http://isna.ir/fa/news/91101106865/ضیاء-موحد-در-جشن-تولدش-هم-از-انتقاد-دست-برنداشت
- ↑ هدایت، رضاقلیخان. «نادری کازرونی». نصرتالله فروهر. در ریاض العارفین. به کوشش سید رضی واحدی و سهراب زارع. تهران: انتشارات امیرکبیر، سال ۲۰۰۹م. ص ۴۰۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۰-۱۲۳۳-۸.