حسن ارفع
حسن ارفع | |
---|---|
زاده | ۱۹ اردیبهشت ۱۲۷۴[۱] (۱۰ می ۱۸۹۵)[۲] تفلیس، امپراطوری روسیه |
درگذشته | ۱۳۶۳ مونت کارلو، موناکو |
وفاداری | ایران |
شاخه نظامی | ارتش شاهنشاهی ایران |
درجه | سرلشکر |
یگان | نیروی زمینی شاهنشاهی ایران |
فرماندهی | ستاد ارتش |
همسر(ان) | هیلدا بویکه (Hilda Bewicke)[۳] |
فرزندان | لیلا |
خویشاوندان | پرنس ارفع، لیلی ارفع ابراهیم ارفع |
سرلشکر حسن اَرْفَع (زاده ۱۹ اردیبهشت ۱۲۷۴ – درگذشته ۱۳۶۳) نظامی ایرانی و رئیس ستاد ارتش ایران در سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴ بود.
زندگی
[ویرایش]سالهای کودکی
[ویرایش]حسن ارفع فرزند میرزا رضاخان ارفعالدوله (دانش) و لیلی ارفع (نیمهانگلیسی- نیمهروسی[۴]) در اردیبهشت ۱۲۷۴ (۱۸۹۵[۴])در شهر تفلیس به دنیا آمد. چهار ساله که بود پدرش با تقدیم پیشکشی قابل ملاحظهای از مظفرالدین شاه برای او لقب ارفعالسلطان گرفت.[۵]
تحصیلات
[ویرایش]حسن ارفع تحصیلات خود را به اقتضای شغل پدرش که غالباً مقام سفارت داشت، در استانبول و پاریس انجام داد.[۵] در زمانی که پدرش، سفیر کبیر ایران در دربار عثمانی بود، علیرغم علاقه پدر و مادرش به تحصیل وی در فرانسه، در سال ۱۲۹۱ (۱۹۱۲[۴]) به دبیرستان نظام (حربیه[۵]) در استانبول عثمانی رفت.[۶] برخی نوشتهاند پیش از تحصیل در استانبول در فرانسه تحصیل کرد.[۴]
پس از دو سال، در اوایل سال ۱۹۱۴[۴] به علت شروع جنگ به ایران آمد و با این که پدرش میخواست او به سمت شغل دیپلماسی برود[۴]، با درجۀ افسری، به ارتش پیوست و پس از آن به دانشکدۀ افسری سوئیس اعزام شد. در سال ۱۳۰۲ جزو محصلین اعزامی به فرانسه رفت و دورۀ تکمیلی دانشکده سوارهنظام از دانشکده نظامی سنسیر و سمور فرانسه را طی کرد و به ایران بازگشت.[۶]
او به زبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی و ترکی استانبولی مسلط بود اما بر فارسی مسلط نبود.[۵]
فعالیتهای نظامی تا بازنشستگی
[ویرایش]او در سال ۱۳۰۴ (۱۹۲۶[۴])، به مدت کوتاهی به عنوان وابسته نظامی ایران در لندن منصوب شد. در همین سالها (۱۳۰۱ خورشیدی[۳] یا ۱۹۲۳-۱۹۲۴[۴]) با هیلدا بیوکه (بالرین انگلیسی و اولین بالرین عضو گروه باله روسی دیاگلوف[۳]) ازدواج کرد.[۶]
در سفر رضاشاه به ترکیه در سال ۱۳۱۳ همراه او بود. در سال ۱۹۳۶ بازرس کل سوارهنظام شد.[۴] در سال ۱۳۱۸ (۱۹۳۹[۴]) به درجۀ سرتیپی ارتفاء یافت و مدیر دروس دانشگاه جنگ شد. مدتی فرمانده لشکر اول و فرمانده آمادگاه تعلیماتی ارتش بود. در سال ۱۳۲۱ به معاونت ستاد ارتش و ریاست رکن ۲ منصوب شد و فرماندهی سواره نظام را هم به دست آورد. در سال ۱۳۲۳ با درجۀ سرلشکر فرمانده نظامی راهآهن و راه شوسه شد. در همین سال (دسامبر ۱۹۴۴[۴]) به ریاست ستاد ارتش رسید و یک سال و چند ماه در این سمت بود. در این مدت در آذربایجان و فارس اتفاقاتی رخ داد و عدهای از افسران لشکر خراسان هم فرار کردند. او به سرکوب شورشیان و گروههای سیاسی پرداخت. برخی معتقدند او و رزمآرا با هم رقابت داشتند. هر دو در زمان رضاشاه به سمتهای بالای نظامی نرسیدند اما پس از شهریور ۱۳۲۰ افسران قزاقخانه و فرماندهان قدیمی ارتش را بازنشسته کردند و خودشان به درجههای بالا رسیدند. رقابت ارفع با رزمآرا باعث شد او در زمان ریاست ستاد ارتش رزمآرای ۴۳ ساله را بازنشسته و خانهنشین کند.[۵]
مبارزۀ او با حزب توده در کابینۀ صدرالاشراف مشهور است. به دستور او کلوپ حزب توده در خیابان فردوسی را بستند. فریدون کشاورز از رهبران حزب توده اعتراض کرد و در مقابل سربازان به کلوپ ریخته و آن جا را آتش زدند. سرگرد زریننعل (فرماندۀ سربازان) هم با دستۀ پارابلوم بر سر فریدون کشاورز کوبید و او را مجروح کرد.[۵]
او آذربایجانی بود و برای رفع بحران آذربایجان، پادگانهای آن منطقه را به مقاومت تشویق کرد. همچنین از افسران مورد اعتماد خود حزبی تشکیل داد. در سال ۱۳۲۴ قوامالسلطنه پس از رسیدن به ریاست دولت، او را از ریاست ستاد ارتش عزل کرد و بعد از مدتی به اتهام تهیۀ اسلحه برای مخالفان دموکرات آذربایجان[۴] دستور بازداشت او را داد. هفت ماه بعد در نوامبر ۱۹۴۶ آزاد شد.[۴] پس از ختم غائلۀ آذربایجان رزمآرا به قدرت رسید و حسن ارفع را در ۷ اسفند ۱۳۲۵ [۶] بازنشسته کرد.[۵]
فعالیت سیاسی و وزارت راه
[ویرایش]در سال ۱۳۲۶ گروهی را تشکیل داد که بر روی سربرگهای آن نوشته بود: «آسیا گروه». این گروه بعداً به نام حزب نهضت ملی درآمد.[۶]
او با سیدضیاءالدین طباطبایی دوست بود و به رضاخان علاقه داشت. او حکومت سلطنتی را بهترین نوع حکومت و شاه را سایه خدا میدانست. ارفع در باغ مسکونی خود در لارک (در نیاوران) محل اجتماعی از افراد سیاسی درست کرده بود و برخی گفتهاند در این محل صد کارمند و کارگر داشته است.[۶]
پس از قتل رزمآرا در پایان سال ۱۳۲۹ ارفع در کابینۀ حسین علاء به مدت یک سال و نیم (۲۰ مارس تا ۲۸ آوریل ۱۹۵۰[۴]) وزیر راه و ارتباطات شد.[۵]
سفارت ایران در پاکستان و ترکیه
[ویرایش]ارفع در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فعالانه در کنار زاهدی فعالیت کرد.[۴] و پس از این سال دوباره به خدمت دعوت شد. در سال ۱۳۳۵ شایعههایی از نخستوزیری او منتشر شد. او با نوری سعید (نخستوزیر عراق) و معاون وزیر خارجۀ انگلیس در باغ لارک دیدار کرد. در مهر ۱۳۳۵ به انگلستان رفت.[۶]
در پی پیوستن ایران به پیمان بغداد، در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۳۶ (یا ۷ آذر[۷] برابر با ۱۹۵۸[۴]) سفرای ایران در کشورهای عضو این پیمان تغییر کرد و حسن ارفع به جای منصورالملک سفیر ایران در ترکیه شد. همزمان با سفارت ترکیه، او وزیرمختار ایران در یونان هم بود.[۶]
قرارداد صلح بین ایران، ترکیه، پاکستان و ایالات متحده آمریکا در زمان حسن ارفع (سال ۱۹۵۹) بسته شد.[۸]
او چهار سال سفیر ایران در ترکیه بود و با سیاستمداران و ژنرالهای ترک آشنایی داشت. این آشنایی هم به دلیل سالها سفارت پدرش (ارفعالدوله) در عثمانی و هم تحصیلات خودش در دبیرستان نظام عثمانی بود. در مدت سفارت برخی از اعضای سفارت از جمله امیرعباس هویدا (کاردار و مستشار سفارت) را اخراج یا تصفیه کرد.[۵]
ماجرای برخورد او با هویدا مشهور است. او در زمان اخراج هویدا گفته است چون تو جوان هستی و نمیخواهم آیندهات خراب شود، گزارشی دربارهات رد نمیکنم پس خودت تقاضای مرخضی کن و در تهران کاری پیدا کن. هویدا به تهران آمده و در زمان مدیر عاملی عبدالله انتظام بر شرکت نفت، به استخدام این شرکت درآمد. وقتی چند روز بعد هویدا به آنکارا برگشته تا وسایل خود را ببرد، ارفع باز هم با تندی با او برخورد کرد. این برخورد باعث شد زمانی که هویدا نخستوزیر شد، ارفع منتظر انتقام باشد اما هویدا با او ملاقات کرد و گفت اگر شما مرا از سفارت آنکارا اخراج نمیکردید اکنون نخستوزیر نبودم.
پس از چهار سال سفارت در ترکیه، در اواخر سال ۱۹۶۱[۴] به کراچی رفته و سفیر کبیر ایران در پاکستان شد.[۶] در دسامبر ۱۹۶۲ (سال ۱۳۴۱) به ایران بازگشت.[۴]
پس از سفارت
[ویرایش]حسن ارفع در سال ۱۳۴۹ همسر خود را از دست داد. پس از پایان شغل سفارت، عضو ارشد بارزسیعالی مرزها شد. در سال ۱۳۵۱ با حکم محمدرضا پهلوی نایب رئیس انجمن ایران و پاکستان شد. در لارک دامداری[۴] شیر لارک را به روشی نظامی ایجاد کرد. در سال ۱۳۵۲ به شاه نامه نوشت و درخواست کرد زمینهای قریۀ لارک را تقسیم و به فروش برساند. او در این نامه نوشت این قریه متعلق به همسرم بوده که به فرزندانش رسیده است.[۶]
برخی میگویند وزارت دارایی پیشآگهی بزرگی برای مالیات بر ارث همسر ارفع منتشر کرده بود. تلاشهای ارفع برای خنثیکردن این آگهی ثمر نداد و حکم قطعی شد و اموال او در معرض فروش قرار گرفت. اما هویدا همۀ بدهی ارفع را از اموال دولتی پرداخت کرد.[۵]
ترک ایران و مرگ
[ویرایش]حسن ارفع همزمان با انقلاب ۱۳۵۷ ایران در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۷، از ایران خارج شد. او علت خروج خود از ایران را معالجه عنوان کرده بود.[۶] حسن ارفع در سال ۱۹۸۳ میلادی (۱۳۶۳ یا ۱۳۶۵[۵]) در مونتکارلو درگذشت.[۴] منوچهر هاشمی (رئیس ادارۀ هشتم ساواک) محل مرگ او را پاریس ذکر کرده است.[۹]
آثار
[ویرایش]پنج پادشاه
[ویرایش]او خاطرات نظامی و سیاسی خود را با نام «پنج پادشاه» به زبان انگلیسی منتشر کرد.[۵] این کتاب توسط نشر ماهی با نام «در زمانه پنج پادشاه» با ترجمه مانی صالحی علامه در ایران منتشر شده است.[۱]
Arfa، Hassan (۱۹۶۴). Under Five Shahs. Edinburgli: R. & R. Clark Ltd. ص. ۴۶۲.
کردها
[ویرایش]حسن ارفع، به عنوان یک افسر ایرانی سالها در نواحی مرزی با مسائل کردها درگیر بوده و کتابی به نام «کردها» در این باره نوشتهاست.
این كتاب چهار بخش و یک بخش نتيجهگیری دارد.
- بخش اول: تاريخ كرد، كردها پيش از اسلام و بعد از اسلام تا حدود قرن نوزدهم و بررسي مادۀ ۶۲ (بيلمن سور) دربارۀ خودمختاري ملت كرد
- بخش دوم: كردهاي تركيه، شورش شيخ سعيد؛ سياست دولت تركيه در قبال كرد
- بخش سوم: كردهاي ايران، ماجراي شورش كردها در استان كردستان، اولين شورش كردها در جنگ جهانی دوم و وضعيت فعلي كردهاي ايران
- بخش چهارم: كردهاي عراق تا شيخ محمود سليمانيه، شيخ احمد بارزان، ملامصطفي بارزاني و شورش كردها و جنگ عليه عراق به تفصيل[۱۰]
ارفع، حسن (۱۳۸۲). مرادی، محمدرئوف، ویراستار. کردها؛ یک بررسی تاریخی و سیاسی. آنا. ص. ۲۶۲.
پانویس
[ویرایش]- ↑ سرلشکرحسن ارفع در اسناد ساواک
- ↑ Arfa, Hassan. p. 11
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Arfa, Hassan. p. 160
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ ۴٫۱۲ ۴٫۱۳ ۴٫۱۴ ۴٫۱۵ ۴٫۱۶ ۴٫۱۷ ۴٫۱۸ ۴٫۱۹ وبگاه دایرة المعارف ایرانیکا
- ↑ ۵٫۰۰ ۵٫۰۱ ۵٫۰۲ ۵٫۰۳ ۵٫۰۴ ۵٫۰۵ ۵٫۰۶ ۵٫۰۷ ۵٫۰۸ ۵٫۰۹ ۵٫۱۰ ۵٫۱۱ عاقلی، باقر. ۸۰-۸۳
- ↑ ۶٫۰۰ ۶٫۰۱ ۶٫۰۲ ۶٫۰۳ ۶٫۰۴ ۶٫۰۵ ۶٫۰۶ ۶٫۰۷ ۶٫۰۸ ۶٫۰۹ ۶٫۱۰ ذوالفقاری، ابراهیم
- ↑ «مشاهده تقویم تاریخ ۷ آذر». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «U. S. signs defense pacts for iran, turkey, pakistan». New York Herald Tribune. ۶ مارس ۱۹۵۹. دریافتشده در ۱۹ آگوست ۲۰۲۴.
- ↑ «منوچهر هاشمی، نوار ۱». تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد. ۱۷ فوریه ۱۹۸۵. دریافتشده در ۲ سپتامبر ۲۰۲۴.
- ↑ روزنامه همشهری بایگانیشده در ۱۶ دسامبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine، بازدید: مه ۲۰۰۹.
منابع
[ویرایش]- عاقلی، باقر (۱۳۸۰). شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران. ج. ۱. تهران: نشر گفتار و نشر علم. ص. ۸۳. شابک ۹۶۴-۵۵۷۰-۶۰-۳.
- ذوالفقاری، ابراهیم. «محمد رضا پهلوی (قسمت سوم)». مرکز بررسی اسناد تاریخی. بایگانیشده از اصلی در ۵ تیر ۱۳۹۴.
- «ARFAʿ, ḤASAN». وبگاه دایرة المعارف ایرانیکا. دریافتشده در ۷ ژوئن ۲۰۱۸.
- Arfa، Hassan (۱۹۶۴). Under Five Shahs. Edinburgli: R. & R. Clark Ltd. ص. ۴۶۲.
- اهالی تفلیس
- درگذشتگان ۱۳۶۵
- زادگان ۱۲۷۳
- سفیران پهلوی در پاکستان
- سفیران پهلوی در ترکیه
- سرلشکرهای ارتش شاهنشاهی ایران
- سفیران ایران در پاکستان
- نازیسم در ایران
- زادگان ۱۸۹۵ (میلادی)
- درگذشتگان ۱۹۸۳ (میلادی)
- تبعیدشدگان مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران در موناکو
- وزیران دولت ایران
- ایرانیهای مهاجرتکرده به موناکو
- ایرانیهای مهاجرتکرده به سوئیس
- افراد ایرانی بریتانیاییتبار
- افراد ایرانی روستبار
- ایرانیتبارهای اهل روسیه